قیدهای زمان (adverbs of time) کلمات، عبارتها یا جملاتی هستند که مشخص میکنند یک کار یا رویداد در چه زمانی انجام میشود.
انواع قیدهای زمان:
-
یک کلمه مانند tomorrow، soon، yesterday
-
عبارتهایی مانند after a long time، by the time
-
جملههای قیدی مانند When the phone rang، While he was talking
کاربردها:
-
مشخص کردن زمان وقوع یک عمل مانند زمان حال، گذشته، آینده
-
پاسخ به سوالات How long، How often و When
-
نشان دادن مدت زمان انجام کار
-
نشان دادن فاصله یا فراوانی تکرار یک کار
قیدهای زمان نشاندهنده تسلط بر گرامر زبان انگلیسی هستند و استفاده درست از آنها در مکالمه و نوشتار حائز اهمیت است.
جایگاه قیدهای زمان در جمله:
-
معمولاً در انتهای جمله قرار میگیرند. مثال: I’m going to clean my room tomorrow.
-
اگر در ابتدای جمله بیایند، تأکید بر آنها بیشتر میشود.
-
بهترین جایگاه برای قیدهای نشاندهنده مدت زمان، انتهای جمله است.
-
قیدهای نشاندهنده تعداد دفعات معمولاً در انتهای جمله قرار میگیرند.
-
هنگام استفاده از چند قید زمان، ترتیب آنها به صورت زیر است:
- How long
- How often
- When
در برخی موارد نیز قیدهای زمان میتوانند در میان جمله قرار بگیرند:
- When you are using the verbs come or go, you can put the adverb of time between them:
She has often come here late at night.
- With the verb to be, the adverb can be placed before or after it:
She was then living abroad. / She was living abroad then.
- In negative sentences, adverbs can be placed after the auxiliary verb and before the main verb:
He will not return today.
در مجموع، هرچند قاعده کلی قرار گرفتن قیدهای زمان در انتهای جمله است، اما در برخی مواقع میتوان آنها را در میان جمله نیز به کار برد. انتخاب جایگاه مناسب بستگی به میزان تاکید مورد نظر بر روی قید زمان دارد.
در این مقاله، تمامی موضوعات مرتبط با قید زمان از جمله کاربرد، ساختار، ترتیب و انواع قیدهای زمان با ذکر مثال بررسی شده است. برای دسترسی به این نکات می توانید به مقاله آموزش آسان قید زمان در انگلیسی (Adverbs of Time) که توسط آکادمی تات منتشر شده است مراجعه کنید.
- ۰ ۰
- ۱ نظر
آموزش شغل ها در زبان انگلیسی یکی از جنبههای حیاتی برای افرادی است که قصد دارند در محیط کار و تجاری این زبان را به کار ببرند. برای شروع، اصطلاحات و واژگان مرتبط با مختلف حوزههای شغلی مانند مدیریت، بازاریابی، مالیات، و منابع انسانی را باید یاد بگیرید. به عنوان مثال، اصطلاحاتی مانند "teamwork" (کار تیمی)، "leadership" (رهبری)، و "deadline" (مهلت) در حوزه مدیریت بسیار مهم هستند. همچنین، در حوزه بازاریابی، واژگانی مانند "branding" (برندسازی)، "target audience" (مخاطبان هدف)، و "campaign" (کمپین) نیز اساسی هستند.
به علاوه، در حوزه مالیات و حسابداری نیز لغات مختص به این حوزه مانند "tax deductible" (قابل کسر از مالیات) و "audit" (حسابرسی) برای فهم بهتر مفاهیم مالیاتی ضروری هستند. همچنین، در زمینه منابع انسانی، اصطلاحاتی مانند "job satisfaction" (رضایت شغلی) و "performance review" (بررسی عملکرد) به شما کمک میکنند تا در محیط کاری بهتر تعامل کنید. با یادگیری این اصطلاحات و واژگان، افزایش توانایی در ارتباطات حرفهای و درک بهتر از مفاهیم شغلی در زبان انگلیسی دستخوش خواهید شد.